اعتراض نایس برای غرب؛ اغتشاش خشن برای ایران
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۹۲۱۱۸
خبرگزاری مهر، گروه سیاست- طیبه بیات: آنچه در انباشت اخبار این روزها مغفول مانده و شاید عدهای ساده از کنار آن عبور کرده و نسبت به آن حساسیتی ندارند؛ اخبار مربوط به اظهار نظرها و تصمیمات کشورهای غربی یا واضحتر بگوییم، داعیه داران پوشالی حقوق بشر پیرامون مسائل داخلی ایران است. صاحبان قدرت و واضعان عمیقترین ظلمهای حقوق بشری سالهاست که به اشکال مختلف به دنبال آن هستند تا با نشانه گیری انگشت اتهام خود به سمت ایران، توجهات اغراق آمیزی را به سمت جمهوری اسلامی سوق دهند و در مقابل هیچ دفاعی از عملکرد متناقض خود با مردم کشورشان نداشته باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سران برخی کشورهای غربی در حالی که، نه فقط اغتشاشگران که معترضان آرام محیط زیستی را به شدت سرکوب میکنند، نوبت به برخورد با تروریستهای تجزیهطلب و آدمکش در ایران که میرسد، با جا زدن آنها تحت عنوان «مردم معترض» تمام قد از آنها حمایت میکنند.این رسوایی و تناقض به جایی رسیده که شبکه تلویزیونی سعودی اینترنشنال مستقر در لندن تحت حمایت کامل دولت انگلیس علناً خواستار ترور و کشتن نیروهای پلیس ایران میشود!
اتحادیه اروپا داراییهای ۲۱ فرد و نهاد به دلیل آنچه «سرکوب اعتراضات» در ایران نامیده شده مصادره کرده و رؤسای جمهور آمریکا و فرانسه بیانیه مشترکی در دفاع از معترضان و اغتشاشگران داخلی کشورمان صادر کرده و در آن بیانیه مدعی نقض حقوق ایرانیان شدند. پیرو همین اقدامات، اظهار نظرها و تصمیمات مداخله جویانه آمریکا مدتها است کلید محدودیت بعدی علیه فشرده شده است و آن تصمیم این است که «دولت ایران نباید در کمیسیون مقام زن باشد - نهادی بینالمللی که به ترویج برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان اختصاص دارد. حذف ایران از کمیسیون وضعیت زنان کار درستی است.»
زن، زندگی، آزادی به سبک آمریکایی
تصمیمی که آخرین تلاشها برای به ثمر نشاندن آن از سوی آمریکاییها در حال دنبال شدن است و جدیدترین تیتری که از آن گرفته میشود حول محور «آمریکا خواستار اخراج ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل شده.» می چرخد و این تلاشها در خنده دار ترین و مضحک ترین حالت ممکن از سوی این کشور مطرح میشود در حالی که طبق آماری، تعداد زنان زندانی آمریکا در ۴۰ سال اخیر ۷۰۰% افزایش پیدا کرده و آنها با داشتن بیش از ۲۳۱ هزار زندانی زن، بیشترین زندانیان زن دنیا را دارند. این هم معنای زن، زندگی، آزادی به سبک آمریکاست که نسخه آن را برای مردم ایران هم میپیچند.
اعتراضات نایس در غرب
چنان که گفته شد در حالی که کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا، انگلیس و کانادا از اغتشاشات اخیر در ایران حمایت کرده و از این طریق به دنبال اعمال فشار بر کشورمان بودهاند اما وقتی که موضوع اعتراض در کشور خودشان مطرح میشود برای سرکوب به پلیس اختیار تام میدهند. همچنانکه نخستوزیر انگلیس در دیدار با رؤسای پلیس این کشور خواستار سرکوب اعتراضات در آن شد چرا که «زندگی مردم عادی با اعتراضات مختل شده است.»
نخستوزیر کانادا هم که در جمع براندازان ضدایرانی بارها حضور یافته در یک سخنرانی عنوان کرد که «اشغال خیابانها»، با اعتراضات متفاوت است. او در ادامه اجبار کردن دولت به تغییر در سیاستهای عمومی به بهانه ناراضی بودن مردم را هم «نگرانکننده» خواند. او این اظهارات را خطاب به کمیسیونی گفت که درباره اقدام وی در استفاده از قانون وضعیت اضطراری در اوایل سال جاری میلادی برای مقابله با اعتراضات «کاروان آزادی» علیه قوانین مقابله با کووید -۱۹ تحقیق میکند.اوایل سال جاری میلادی نخستوزیر کانادا با به کار گیری قانون وضعیت اضطراری در این کشور نیروهای امنیتی را به پایان دادن به اعتراضات جنبش موسوم به «کاروان آزادی» متشکل از رانندگان معترض کامیونها که در ژانویه و فوریه (دی و بهمن) برای چند هفته خیابانهای شهر اتاوا را اشغال کرده و بند آوردند، مأمور کرده بود.
به تازگی ویدئویی از یک جوان ۲۴ ساله آمریکایی منتشر شده که این یک چاقو در دست دارد و پیش از آنکه استفادهای از آن کند پلیس مهربان آمریکا با چند گلوله به استقبال این جوان میرود. اما رسانههای فارسی زبان لندنی دستور خشونت خیابانی و کشتار را برای معترضان ایرانی صادر میکنند!
اخراج اپوزیسیونهای آلمانی از مشاغل دولتی
یکی دیگر از جریاناتی که مسیر مداخله را برای دشمنان قسم خورده ایران باز کرده اخبار مربوط به برخورد قضائی با معترضین و اغتشاش گران در داخل ایران در پی کنشهای سیاسی و امنیتی آنها بوده است. انتشار اخبار کذب در خصوص وضعیت بازداشت شده در ایران یکی از ابزار رسانههای معاند و دست نشانده غرب برای زنده نگه داشتن هرج و مرج اجتماعی و به خیابان کشاندن جوانان شده است. این بازداشتها در حالی بزرگنمایی میشوند و عجیب جلوه میکنند که نحوه مواجهه خود این کشورها در شرایط مشابه قهری تر به نظر میرسد. برای مثال وزارت کشور آلمان به دنبال تصویب قانونی است که اپوزسیون (به گفته آنان افراط گرایان) را از تمام شغلهای دولتی اخراج نمایند. تصمیمی که به دنبال کودتای ۲۰ نفره در این کشور رخ داد.
این حمایتهای مغرضانه غربیها از بر هم زنندگان نظم عمومی در کشورمان، محدود به معترضان نمیشود. آنها حتی از هنرمندان، سلبریتی ها یا به تعبیر دیگر اینفلوئنسرهایی که با جریانات اعتراضی همسو شده و تهییج جوانان برای به خیابان آمدن را رقم میزنند حمایت معنا دار و در عین حال متعارض با سیاستهای رفتاری خود دارند. آنچه حائز اهمیت است این است که جمهوری اسلامی در برخورد با سلبریتی هایی که فاقد فهم سیاسی هستند و بسیاری از واکنشهای هیجانی و نامعتبر را بدون توجه به صحت و سقم آن ادعاها و تحت تأثیر رسانههای بیگانه و فضای مجازی در اختیار مخاطبان خود میگذارند تنها از طریق تذکر یا در نهایت بازداشت موقت متنبه میشوند. حتی در جریانات اخیر که ادعاهای کذب پیرامون اظهار نظری مطرح نشده از زاکانی شهردار تهران از سوی سمانه پاکدل و چند تن از سلبریتی های وطنی دست به دست شد یا زمانی که علی دایی بدون تحقیق ادعای کشته شدن دانش آموزی در اردبیل میکند، و افکارعمومی را جریحه دار میکند، اما بعد از روشن شدن ماجرا نه عذخواهی میکند و نه روشنگری به نسبت به ادعای دروعین خود.
زندانی یک سلبریتی تنها برای آرزوی آشپزی برای دولت آینده!
اینها در حالی است که به موجب قانون هر کشور، نحوه برخورد با متخلفانی که در قانون از آنها نام برده شده امری طبیعتی و قانونی است اما آنها با تدلیس واقعیت سعی در ناحق جلوه دادن آن دارند. برای مثال در کشور آلمان نیروهای پلیس آلمان در جریان تحقیقات درباره کودتای احتمالی گروه شهروندان رایش، «فرانک هپنر» آشپز معروف آلمانی را بازداشت کردند. آلمان مدعی شده گروه شهروندان رایش قصد داشتند بعد از کودتا هاینریش سیزدهم، شاهزاده اشراف زاده ساله رویس، را رئیس دولت کنند. این آشپز هم قرار بود مسئول رستورانهای رایش و تأمین غذای نظامیانش شود.
برخورد با سلبریتی های معترض در آمریکا
در کشور آمریکا نیز بارها سلبیرتی ها به بهانههای مختلف دستگیر شدهاند. «جین فوندا، بازیگر» پنج مرتبه بازداشت به جرم اعتراضات و رهبری اعتراضات علیه سوخت فسیلی و گرمایش جهانی، «محمدعلی کلی، بوکسور معروف و قهرمان جهان» چندین مرتبه بازداشت و بازپسگیری لقبهای قهرمانی آمریکایی، بهدلیل اعتراضات بشردوستانه علیه جنگ ویتنام، «مارک روفالو» بازیگر «هالک» بازداشتهای مختلف به دلایل اعتراض به سوخت فسیلی، اعتراضات علیه شرکتهای نفتی، اعتراضات نسبت به سیاستهای ترامپ و اعتراضات نسبت به وقایع فلسطین، «جورج کلونی» یکی از سلبریتیهایی است که در اعتراضات بشردوستانه شرکت میکند و بارها توسط پلیس دستگیر شده است. سال ۲۰۱۲ جورج کلونی با پدرش در بین تظاهراتکنندهها دستگیر شد. «جیمز کرومول» بازیگر سرشناس بهدلیل اعتراض علیه جنگ ویتنام در سال ۱۹۷۱ برای اولینبار بازداشت شد و در سالهای ۲۰۱۲، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ در تظاهرات بشردوستانه بازداشت شد. «شلین وودلی» بازیگر در جریان اعتراضات به مشکلات محیطزیستی بهدلیل گذشتن از خطوط قرمز اعتراضات بازداشت شد. «واکین فینکس» بازیگر نقش جوکر که برنده جایزه اسکار شد در جریان اعتراضات به مشکلات زیستمحیطی پس از سخنرانی عمومی در سال ۲۰۲۰ دستگیر شد. «تد دانسون» بازیگر و سخنگوی مقابله با مشکلات زیستمحیطی در سال ۲۰۱۹ به جرم هدایت معترضین به مشکلات زیستمحیطی دستگیر شد. «دنی گلور بازیگر و کارگردان» در سال ۲۰۱۰ بهدلیل شرکت در اعتراض به پایین بودن سطح درآمد کارگران دستگیر شد و در سال ۲۰۲۱ در اعتراض به تعصب علیه آسیاییها سخنرانی کرد و سخنرانی او توسط پلیس قطع شد. «دریل هانا» بازیگر هالیوودی و فعال محیطزیست بارها توسط پلیس در اعتراضات دستگیر شده است. اینها مثالهایی از واکنش دولت ایالات متحده آمریکا بهعنوان مدعی آزادی بیان، با سلبریتیهای معترض است.
نتیجه آنکه غربیها و رسانههای متبوعشان که این روزها دارند از خون جوانان ایرانی و اعتراضات ایران ارتزاق میکنند، همچون گرگی در پوستین بره سنگ مظلومیت مردم ایران را به سینه میزنند اما پای عمل با شهروندان و مردم خود رفتار دور از انتظار دیگری دارند. داد ظلم به نفع ایرانیان معترض سر میدهند اما سختترین سرکوب گریها، دشمنیها، عنادورزیها را نیز علیه ایران اعمال میکنند. آنها در جریانات اخیر و همزمان با اختلافات داخلی موجود در ایران در حالی نقش حمایتگر از معترضان را بازی میکنند که تمام دنیا به ظلمها و نقضهای آشکار حقوق بشری از سوی آنها آگاه هستند.
کد خبر 5652383 طیبه بیاتمنبع: مهر
کلیدواژه: جنگ ویتنام ایالات متحده امریکا سازمان ملل نیروی انتظامی استان کرمانشاه جمهوری اسلامی ترامپ جورج کلونی آلمان پلیس آلمان مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران رستم قاسمی ایران دفاع مقدس وزارت امور خارجه حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی راه و شهرسازی ناصر کنعانی هیئت دولت حسین امیرعبداللهیان حسین امیر عبداللهیان حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی حقوق بشر بازداشت شد سلبریتی ها دستگیر شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۹۲۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تیکتاک؛ صدایی برای اعتراض
«مطمئن باشید، ما جایی نمیرویم. ما مطمئن هستیم و برای حقوق شما در دادگاهها مبارزه خواهیم کرد.» این واکنش مدیر شرکت بایتدنس، مالک پلتفرم تیک تاک در پاسخ به لایحه جدید کنگره آمریکا بود. براساس این لایحه، شرکت چینی بایت دنس موظف است تا تیک تاک را به یک شرکت آمریکایی بفروشد. در غیر این صورت دسترسی به آن در ایالاتمتحده ممنوع اعلام خواهد شد. این لایحه درحالی به امضای جو بایدن رسیده که از سال گذشته تاکنون جلسات دادگاه مختلفی در این زمینه و با حضور نمایندگان مجموعه تیک تاک برگزار شده است. ممنوعیت استفاده از این پلتفرم تصویرمحور درحالی مطرح شده است که تاکنون شبکههای اجتماعی مختلفی اعم از اینستاگرام، واتساپ و فیسبوک هویت آمریکایی دارند و از همان ابتدای شکل گیری بهصورت آزادانه و بدون توجه به چهارچوبهای اخلاقی در کشورهای مختلف دنیا درحال فعالیت هستند. البته مقایسه ممنوعیت استفاده از تیک تاک در آمریکا با فیلترینگ شبکههای اجتماعی خارجی در ایران اعتبار چندانی ندارد. آمریکا در شرایطی مقابل تیکتاک ایستاده که شبکه اجتماعی جامعی مثل اینستاگرام دارد و میتواند جایگزین آن کند که در سطح بینالمللی فعالتر از تیکتاک هم است.
یا به ما بفروشید یا حذفتان میکنیممایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا دولت ترامپ اولین کسی بود که نسبت به مساله پلتفرم تیک تاک هشدار داد. او با ابراز نگرانی از اینکه ۱۳۸ میلیون کاربر آمریکایی در تیک تاک عضو هستند، گفت: «اگر به کودکان و نوههایتان اهمیت میدهید برنامه تیکتاک را روی گوشیهای هوشمند آنها غیرفعال و حذف کنید.» پمپئو از مردم خواسته بود که به او اعتماد کنند و قول داده بود که در آینده جوانان بهخاطر این ممنوعیت از والدینشان تشکر خواهند کرد. بعد از پمپئو، دونالد ترامپ هم شبکه اجتماعی تیک تاک را تهدیدی برای امنیت ملی خواند.
در دوره ریاستجمهوری ترامپ همه کابینه بهدنبال این بودند تا این شرکت چینی را مجبور کند تا سهام خود را در آمریکا بفروشد. در روزهای اخیر هم بایدن بسته لوایح کمکهای خارجی را امضا کرد که شامل قانون حفاظت از شهروندان آمریکایی در مقابل اپلیکیشنهای تحت کنترل دشمن خارجی بود. این قانون به بایت دنس، مالک چینی تیکتاک ۲۷۰ روز فرصت میدهد تا این پلتفرم خود را به مالکی جدید بفروشد. در غیر این صورت تیک تاک در فروشگاههای اپلیکیشن آمریکایی ممنوع خواهد شد. بایت دنس هم نسبت به این قانون اعتراض کرده و طی بیانیهای به غیرقانونی بودن ممنوعیت تیک تاک واکنش نشان داد و اعلام کرد: «ممنوعیت تیکتاک غیرقانونی است و این امر را در دادگاه به چالش میکشیم. ما معتقدیم این وقایع و قوانین درواقع واضح هستند و درنهایت ما پیروز خواهیم شد. ما میلیاردها دلار سرمایهگذاری کردیم تا دادههای آمریکا و پلتفرممان را ایمن و عاری از تاثیر و دستکاری خارجی نگه داریم.»
داوود طالقانی، نویسنده کتاب شرق شناسی معتقد است مساله شدن پلتفرم تیک تاک از جایی شروع شد که شخصیتهای امنیتی آمریکایی و سپس اتحادیه اروپا درباره اش موضعگیری کردند. وی درباره روند شکل گیری این جریان گفت: «اولین فردی که بهعنوان یک شخصیت سیاسی- امنیتی درباره این پلتفرم موضعگیری کرد، مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا بود. پمپئو به پدر و مادرها توصیه کرد که تیک تاک را از موبایلهای خود و فرزندانشان حذف کنند. در ادامه این روند، کنگره به اعضایش پیشنهاد کرد که در موبایلهایشان از این پلتفرم استفاده نکنند. سپس همین توصیه به کارکنان دولت ابلاغ شد و تا الان حداقل دو سه بار دادگاه تیک تاک برگزار شده و نمایندگان این پلتفرم در مجلس حضور پیدا کرده اند. امروز تیک تاک در آستانه ممنوعیت است و شروطی گذاشته شده که این بستر ذیل آنها به فروش برسد در غیر این صورت استفاده از آن در ایالاتمتحده آمریکا ممنوع خواهد شد. تمام این اتفاقات و رویدادهای خبری از جنس امنیتی- سیاسی بوده و بهتر است فعلا به جنبههای فرهنگی، هویتی و اقتصادی آن کاری نداشته باشیم.
خطر جدی تیک تاک برای استیلای سیاسی آمریکابا توجه به رشد بدون توقف چین در زمینههای مختلف در سالهای اخیر، این کشور بهعنوان یکی از رقبای جدی آمریکا شناخته میشود. همین موضوع سبب شده تا آمریکا توجه ویژهای نسبت به این رقیب قدرتمند داشته باشد. در کنار این موضوع انتخابات زمان زیادی به انتخابات آمریکا نمانده و پیش از این هم شائبههایی درخصوص دخالت روسیه در انتخابات آمریکا وجود داشت. تلاقی این مسائل باعث میشود که کاخسفید نسبت به نفوذ چینیها به شکافهای اجتماعی آمریکا آن هم در میان اعتراضات ضداسرائیلی در این کشور احساس خطر کنند.
طالقانی در توضیح این تهدید گفت: «نکته اساسی بر سر استیلای سیاسی و سلطه پلتفرمی است که آمریکا بر جامعه خودش و سایر جوامع دارد. ایالاتمتحده مجموعهای از پلتفرمها، رسانههای اجتماعی و خانوادههای بزرگ فناوری ارتباطی را گسترش داده که اینها بهعنوان یک سری زیرساخت و بسترهایی که قرار بوده خدمات اجتماعی مثل پیام رسانی و داشتن صفحات شخصی و بازاریابی ارائه کنند. این پلتفرمها و سرویسها در همه جوامع جای خود را باز کرده بودند و این استیلای سیاسی و کنترل ایدئولوژیک آمریکا در چند سال گذشته خیلی خوب اعمال میشد تا اینکه چین با برنامه تیکتاک در دو نسخه که یکی از آنها برای خود چینیهاست و دیگری برای غیرچینیها، این فضا را شکاند.
این نکته هم وجود دارد که این برنامه یک منطق زیباییشناسی و فرهنگی دارد که کاملا مبتنیبر یک لذت تصویری است؛ سرگرمی را به حد ناب خودش میرساند و عملا چالشها و هنجارهای اخلاقی و شرکتی (هنجارهایی که شرکتها خودشان اعمال کردهاند) را ندارد. برای همین خیلی خوب در دنیا مورد اقبال واقع شد. بهدنبال آن یک چالش امنیتی- سیاسی برای آمریکا بهوجود آمد که ممکن است این کنترل، سلطه و استیلایی که تا الان از طریق پلتفرمها و خانواده بزرگ فناوریهای ارتباطی داشته به خطر بیفتد. در این موقعیت انگارههایی مطرح میشود که هیچکس نمیتواند آن را اثبات یا رد کند.
این انگارهها از انتخابات دوره اول ترامپ بهوجود آمد که آیا انتخابات توسط رسانههای غیرآمریکایی یا نیروهای غیرآمریکایی در رسانههای اجتماعی به انحراف کشیده میشود یا نه؟ در انتخابات دوره اول ترامپ هم مساله درباره دخالت روسیه بود و درنهایت هم مشخص نشد که واقعیت داشته است یا خیر. وقتی درباره محبوبیت تیک تاک و احتمال جریانسازی آن برای انتخابات یا افکار عمومی آمریکا صحبت میکنند این انگاره ها، یعنی انگاره دستکاری اطلاعات به وسیله الگوریتمها و هوش مصنوعی و همچنین سرقت و به دست آوردن کلاندادهها و آمار و اطلاعات شهروندان آمریکایی مطرح شده است.
تقریبا هر حاکمیتی دو نکته را در قبال پلتفرمهای خارجی خودش مطرح میکند و معمولا، چون گزارههایی امنیتی و سیاسی است بهصورت رسمی تایید یا رد نمیشوند. همین انگیزه برای کسانی که در داخل کشور ما اقدام به فیلترینگ شبکههای اجتماعی میکنند نیز وجود دارد، یعنی آنها هم معمولا در بهانههایشان این نکته را ذکر میکنند یا ممکن است شرکتهای ارتباطی بزرگ دنیا که غالبا غربی هستند به کلاندادههای جامعه ما دست پیدا کنند، یا به وسیله دستکاری الگوریتم، استفاده از هوش مصنوعی و شبکههای اجتماعی افکار عمومی را منحرف کنند. این تمام صورتمساله دولت آمریکا با تیک تاک است. البته میشود یک انگیزه اقتصاد سیاسی هم برای آن مطرح کرد. چین انتفاع بسیار زیادی از تیکتاک و مصرف رسانهای که کاربران در آمریکا دارند، کسب میکند. اما به نظر میرسد این دلیل اصلی نباشد که آمریکا بخواهد بهخاطر آن با چین مقابله کند.
در تیک تاک از فلسطین ۱۵ برابر بیشتر از اسرائیل حمایت میشودبا توجه به اینکه تیک تاک چهارچوب خاصی را برای نسخه جهانی خود در نظر نگرفته است، بسیاری از محتواهای مربوط به فلسطین از این طریق منتشر میشوند. این در حالی است که شبکه مشابه آمریکایی یعنی اینستاگرام، سانسور شدیدی بر محتواهای غیرهمسو با منافع خود اعمال میکند. این در حالی است که نفتالی بنت، نخست وزیر سابق رژیمصهیونیستی در سفر خود به آمریکا ضمن تاکید بر اینکه اسرائیل وضعیت خوبی در افکار عمومی بین المللی ندارد گفت: «به دنبال این هستیم که موقعیتمان در افکار عمومی جهان تقویت شود تا آزادی عمل کامل به فرماندهان ارتش اسرائیل برای نابودی حماس داده شود؛ هرچند که در حال حاضر افکار عمومی جهان به نفع ما نیست.» بنت از تیک تاک به عنوان مصداقی برای تایید گفته هایش استفاده کرد و گفت: «در شبکه تیک تاک محتوای طرفدار فلسطین و گروه حماس ۱۵ برابر بیشتر از محتوای طرفدار اسرائیل دیده میشود.» بنابراین اتفاقات و جدیتر شدن روند ممنوعیت تیک تاک در آمریکا، این مساله ایجاد میشود که ایالاتمتحده به دنبال تخریب یکی از بازوهای رسانهای فلسطین باشد.
طالقانی با اشاره به اینکه مواجهه امنیتی-سیاسی دولتهای آمریکایی و غربی (که شبیه همین واکنشها را با تیکتاک داشته اند) مربوط به قبل از طوفان الاقصی و مساله فلسطین است، گفت: «این فشارها صرفا در فلسطین خلاصه نمیشود و از قبل شروع شده است. همانطور که گفتم تیک تاک یک رژیم زیبایی شناسی خاصی دارد که تقریبا هیچ خط قرمزی ندارد و صرفا مبتنی بر لذت ناب بصری است و صرفا همین تصویر است پیرو همین مورد از اینستاگرام بسیار جلوتر است و به این معنا هیچ چهارچوب اخلاقی و حقوقی را در خودش جا نمیدهد؛ چراکه گذاشتن هرگونه چهارچوب اخلاقی، حقوقی یا هنجاری به منزله محدودکردن آن پلتفرم است. اینستاگرام این محدودیتها را داشت، اما تیک تاک از اول چنین محدودیتهایی نداشت.
به همین دلیل هم محبوبتر شد؛ چراکه آدمها میتوانستند خیلی راحتتر و بدون واسطه از این لذت بصری استفاده کنند. به نظر میرسد در ماجرای فلسطین یک نتیجه ناخواسته به وجود آمده است، یعنی، چون این پلتفرم از اول چهارچوبهای مشخص و محدودیتهای اخلاقی نداشته، درباره مساله فلسطین هم ورود نمیکند. پس این موضوع ربطی به این ندارد که چین طرفدار حماس یا فلسطین است یا در هماهنگی با ایران این اقداماتی میکند. مساله این است که تیکتاک، چون از اول چهارچوب اخلاقی و هنجاری نداشته، نسبت به مساله طوفان الاقصی و فلسطین هم هست. درحالیکه احیانا گر یک جنبش اجتماعی دیجیتال در تیکتاک به وجود میآید یک نتیجه ناخواسته برای این پلتفرم است، یعنی کارکرد این پلتفرم از ابتدا این نبوده که جنبشهای اجتماعی در آن شکل بگیرد. بلکه قرار بوده آدمها در آنجا سرگرم شوند و یک اوقات فراغت کوتاه داشته باشند؛ بنابراین مواجهه آمریکاییها و اسرائیلیها با تیک تاک در مساله فلسطین به این معناست که میخواهند نسبت به فقدان چهارچوب اخلاقی و هنجاری تیکتاک چشمپوشی کنند، یعنی آنها توقع دارند تیکتاکی که تحت عنوان نسخه جهانی ارائه میشود، یکسری از محدودیتهای اخلاقی و هنجاری را رعایت کند.
چین میخواهد مرکز جهانی ارتباطات باشدبرخی بر این باورند که باتوجه به محبوبیت چشمگیر تیک تاک در بین جوانان از یک طرف و فقدان هرگونه چهارچوب و آزادانه بودن محتواهای منتشرشده در این پلتفرم از طرف دیگر، زنگ خطری برای اروپا و آمریکا ایجاد شده تا مبادا کنترل فضای دیجیتال از دستشان خارج شود. طالقانی تحریم شرکت هواوی توسط غربیها را به عنوان اولین واکنش سلبی این کشورها نسبت به اقدامات چین دانسته و گفت: «در آن زمان این برآورد وجود داشت که چین در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ ساله، «سیلیکونولی» خودش را داشته باشد و در برابر شرکتهای مادر و غولهای فناوری ارتباطات، تبدیل به یک مرکز جهانی برای ارتباطات، رسانههای اجتماعی و در کل در مرکز تکنولوژیهای نوظهور قرار بگیرد. اما به نظر میرسد حداقل چین در این بازه زمانی به چنین برآوردی دست پیدا نکرد، یعنی رسانههای محبوب چینیها متفاوت با رسانههای محبوب غربیهاست. نسخههایی که برای رسانههای اجتماعی در داخل چین ارائه میشود با نسخههای جهانی متفاوت است. چین یک سانسور گسترده و یک کنترل ایدئولوژیک بر محتواهایش دارد که این سانسور و کنترل ایدئولوژیک را در نسخههای ارائه شده برای سایر جوامع اعمال نمیکند. پس تمام مسئله غربیها بر سر همین سانسور و کنترل ایدئولوژیک است. اگر چین هم بخشی از این سانسورها را بر نسخههای جهانی اعمال میکرد احتمالا غربیها مشکلی با تیکتاک نداشتند. احتمالی وجود دارد که اتفاقا یکی از انگیزههایی است که آمریکاییها از آن میترسند. به این صورت که چین در قبال نسخههای جهانی به شیوههای دیگری سانسور و کنترل ایدئولوژیک کند، یعنی همانطور که خط قرمزهایی برای نسخههای داخلی تعیین کرده یکسری خط قرمز برای نسخههای جهانی رسانههای اجتماعی و تکنولوژیهای نوظهورش بگذارد که منافع ملی چین در بیرون از مرزهایش را تضمین کند و این اتفاق قطعا خوشایند آمریکاییها نیست. البته این امر هنوز رخ نداده و یک پیشبینی است که احتمالا غربیها از آن باخبرند و در حال مبارزه با آن هستند.
منبع: روزنامه فرهیختگان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی